مانگکیو شارینگان مادارا

 

بعد از زمانی مادارا متوجه شد که نور چشم هایش همین طور کم تر می شوند و هر کار کرد نتوانست تغییری در کم شدن نور چشم هایش انجام دهد تا زمانی که از حرص و طمع چشم های برادر خودش را در اورد و در چشم های خودش کاشت. ولی این کار را فقط می توان در بین عضو های خانواده ی اوشیا انجام داد چون که فقط انها شارینگان را دارند.با این کار مادارا مانکگیو شارینگان همیشگی را به دست اورد و یک جوتسو  جدید که با کمک ان توانست خانواده های زیادی از بین ببرد و قوی ترین نینجای زنده معروف شد.او می گوید که برادرش چشم هایش را ازادانه داده است ولی ایتاچی برعکس این را می گوید.

 

 

 

 

مادارا همراه با هوکاگه ی اول یک دهکده ساختند و اسم ان را کونوها گذاشتند. ولی بین مادارا و هوکاگه ی اول دعوا های زیادی بود که چه قوانینی برای این دهکده گذارند تا وقتی که بین ان دو جنگ شد و مادارا در این جنگ شکست خورد و رفت.پس از ان جنگ او گروهی به نام اکاتزوکی را به وجود اورد. چند سال بعد او با کمک شارینگانش کیوبی را به کونوها فرستاد که توسط هوکاگه ی چهارم در ناروتو حبص شد. ان طور که ایتاچی می گوید او فقط مقدار کمی از نیرویی که قبلا داشته است الان هم دارد.

 

 

 

 

بعد از این که ساسوکه بر علیه ی برادرش در جنگ برنده شد و ایتاچی مرد ساسوکه در یک غار بیدار شد.در ان جا ناگهان توبی از داخل یک سایه بیرون امد و ماسکش را طوری باز کرد که شارینگان او معلوم می شد. ساسوکه به ان شارینگان نگاه کرد و ناگهان خون از داخل چشم هایش امد.مانکگیو شارینگان ساسوکه ازاد شد و او در همان لحظه به طور ناخواسته اماترازو را بر روی مادارا استفاده کرد و مادارا را  سوزاند که همان جا به زمین خورد و ماسک او افتاد.این اخرین کمکی که ایتاچی به ساسوکه کرد(ازاد کردن مانکگیو شارینگان او).هر دفعه که مادارا با شارینگانش در چشم های ساسوکه نگاه می کرد ساسوکه نا خواسته اماترازو را استفاده می کند. پس از این که او سریع اتش را خاموش کرد مادارا ماسکش را پوشید و برای ساسوکه توضیح داد که اخرین کار ایتاچی این بوده است که مانکگیو شارینگانش را همراه با کلیه ی جوتسو هایی که او می توانست استفاده کند را به ساسوکه داده است. مادارا به ساسوکه می گوید که ایتاچی می خواسته کونوها را مخصوصا ساسوکه حفاظت کند.و او می گوید که در کشتن خانواده ی اوشیا به ایتاچی کمک کرده است.و بعد با ساسوکه گفت که ایتاچی به دستور هوکاگه ی سوم خانواده ی اوشیا را از بین برده است چون که ان ها می خواستند یک انقلاب بر علیه کونوها انجام دهند.او می گوید که ایتاچی از همان اول یک جاسوس کونوها بوده است و او می گوید که برادرش چشم هایش را به او ازادانه داده است تا از خانواده مراقبت کند. در یک گفتگو با کیسامه که توبی خود را به عنوان مادارا نشان می دهد و به کیسامه حتی صورتش هم نشان می دهد کیسامه به او میزو کاگه می گوید.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: